یـــــــاس
وبـــــلاگ طرفــــداران یــــاس

ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 35
بازدید کل : 59970
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 32
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


Click Me Text Click Me Text

وقـــــت رفتـــــــــــن

  " آمین " 

سخته حرفم ولی باید رفت 

دیگه تمومه ، دیگه بریدم

              

 

 
دیگه خستم از این كه هر چی
هــــی اومدم و نرسیدم

سخته حرفم ولی باید بدونی خستم
ولی باید بدونی كه میرم با یه یادگاری رو دستم

با یه یادگاری رو دستم

سخته رفتن ، بس كه سردم
من حرف دل های شكستم

من با هر خاطره با غم
میرم با اینكه وابستم

سخته رفتن ، تلخه حرفم
ببین من در ها رو بستم
 
من از غروب جمعم
حتی از سكوت صبحم خستم

" یاس "
سخته حرفم رسیده وقت رفتن
به یاد اون روزا كه اسمت هر یه سطر دفتر

نقش می بست چشم با اشك خیرست به
فردایی كه توی زندگیم یه بخش دیگست

من نمی دونم ، بهت نمیومد
كه خودتو بكشی كنار از كنار من تو بری گلم

نخواستی بفهمی این رو كه من عاشقتم؟
فهمیدم حق میدم بهت باشه بخند، به من

واقعا كه حق داری بخندی
كه با اون نگاهت منو به رگباری ببندی

كه بدتر از صد تا گلوله سرب داغه
با تو فكر می كردم طلوع صبحه آخه

تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم
واست تا جایی كه تونستم من كم نذاشتم

البته خودم می خواستم اینا منت نیست
ولی با تو بودن واسه مَن مِن بعد ریسكه

دیگه با خاطرات با تو خوشم پس
چون كه حتی فكر بی تو بودن كشندست
 
بذار بگم آخرین سطرم رو بخونی
من میرم تا شاید تو قدرم رو بدونی

" آمین "
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل های شكستم

من با هر خاطره با غم
میرم با اینكه وابستم

سخته رفتن تلخه حرفم
ببین من در ها رو بستم

من از غروب جمعم
حتی از سكوت صبحم خستم

" یاس "
سخته حرفم رسیده وقت رفتن
گذشت اون روزا تو حرفا بودی حرف أول

حس می كردم أخیرا حرفات با خراشه
اونجا بود كه فهمیدم این قصه آخراشه

وقت رفتنه وقت دفن قلبمه
و خودت می دونی تمومه الكی جو نده

حرف های تلخت هم كه نمك زخممه
و تنها دلخوشیم به قلم دستمه

و باز منم و حسرت اینكه دوباره تنهام
و از خدا حالا می خوام من دو بال پرواز

می دونی چند بار گفتم كه تو مال من باش؟
بگذریم دیگه زدستم در رفته شمار دردام

تو كه می دونستی من تكیه گاه محكمتم
بگو با من دیگه چرا د آخه نوكرتم؟

من كه هر دقیقم وابسته به دقیقه تو بود
من كه حتی لباس تنم به سلیقه تو بود

منی كه دست هیچكسی رو با وجودم نمی گرفتم
تو باعث شدی كه توی قلبم نمیره نفرت

رسیده وقت رفتن
هرچند من از دلت خیلی وقته رفتم

باشه تو بردی و اینا برات افتخارن؟
تو ختم عالمی و منم اند خامم؟

فکر نكنی أهل جبران یا انتقامم
خودم باید دقت می كردم تو انتخابم
" آمین "
سخته رفتن بس كه سردم
من حرف دل های شكستم

من درد تموم دنیام
كه زخم هام رو خودم بستم

سخته رفتن تلخه حرفم
ببین من در ها رو بستم

من از غروب جمعم
حتی از سكوت صبحم خستم
 

          mansour 0251          

 

 


 

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 19 بهمن 1386برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

 

MAN MIJANGAM

 

 

 YAS

Break it down -- move ahead

This life is telling you to keep on running

Till your feet start throbbing

And slam into death's wall

No one's here to ask what's wrong

No one's here to give you some hope

Left alone with a world of complaint

Imprisoned soul with a body set free

That world that you say is cruel

From the start, you say you've had enough

You've seen that I tasted every  pain

With this load, I head towards old age

There must be something to all this

You gotta feel the pain

Before you see the gain

One day you'll cut loose the pain of defeat

For every pain you'll find a key

When East and West fight a soft war

Men and women, they set the path

Pass the edge of death, tired of guns

Bang! Bang! Help! Help!

Boys & Girls, drunk of alcohol

To solve their sorrow, in an instant

Chaos in and out of town

People busy punching and fighting

All this is understandable

But me, I'm death's killer,

My eyes wet from memories

But keep pushing on -- that's me

CHORUS:

So I'll keep fighting on

I know you're also hurting

But say it louder, louder

Keep saying with your voice, holler

"I'll Fight On!"

Say it louder, louder

YAS

With a heart like the sea

The only one

Who is tomorrow's friend

I'm more upset than you

But in hopes of reaching - my goal

In this fog - I have taken steps

Finally I arrived - to the markings of the pen

I sing this and my heart pounds 'top top

With a beat of a thousand

My mind is buzzing, full of force

My style shredding each and every word

To the end - we're at your side

In the end - the enemy gives in

When a *soldier reaches the end of line

Only then, do they advance in rank

I'll fight on without a shield

Put a bolt on this jungle's door

Those who watched, have seen

How alone, I kept moving on

Towards my goals and the bridge I built

I moved on from all that I lost

Tomorrow, it'll give me hope to run

A military I've made - from all this strength

My heart's with those (fans) who've got my back

The enemy's motives - like dried up leaves

Squashed under a firm stand

They're just looking for trouble

They'll fail, I'll bet you this

If I had no enemies

Then I'd have to doubt myself

I'm like those others

Lived my days filled with pain

But now with all my strength

I can say, I'm still alive

-CHORUS-

(Repeat)

I'll fight on ...

 

 

 

 

ENGLISH TRANSLATIONS BY: NSB

 

MANSOUR 0251

 


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:تکست , توسط مــنــصـــور 0251

 

من میجنگم


بجنگ و برو جلو این زندگی بهت میگه بدو بدو
تا پاهات از خستگی ذوق ذوق کنند

و به دیوار مرگ سک سک کنند
یکی نیست بگه چته
یکی نیست یه امیدی به دله تو بده
می مونی تک و تنها با یه دنیا گله
یه روح تو زندون با بدنی که وله
تو دله دنیایی که بهش داری میگی بی رحم
از اول داری میگی سیرم
من هر درد که دیدی دیدم
با این کوله بارا به سمت پیری میرم
می بینی پس حتما یه تریپی هست
تو باید ببینی دردا تو باید بگیری دست
یه روزی درد است بخت و می چینی پس
واسه ی هر در بسته یه کلیدی هست
وقتی غرب و شرق در جنگ گرم و نرم
مرد و زن در نقش و رهگذر

در گذر از بحث مرگ و خسته از تو

تخ تخ کمک کمک
دختر پسر سرمست الکلن

تا درد و هر لحظه حل کنند
هرج و مرج در بطن و سطح شهر و

مردم سرگرم ضرب و شتم
این حرفا قابله درکن ولی من قاتل مرگم
چشمامو یه مشت خاطره تر کرد

ولی بازم منم عامل حرکت
پس من میجنگم
میدونم تو هم هستی پر از درد

ولی بگو مرتب بلندتر با صدای برندت مرتب
بگو من میجنگم

بگو مجدد مرتب بگو بلند تر بلندتر با صدای برندت مرتب

بگو من میجنگم

میدونم تو هم هستی پر از درد

ولی بگو مرتب بلندتر  با صدای برندت مرتب

بگو من میجنگم

بگو مجدد مرتب بگو بلندتر بلندتر با صدای برندت مرتب

بگو من میجنگم

یــاس با دلی که مثل دریاست

کسی که تنها دوست و رفیق درداست
من بی تاب ترینم من بیدار ترینم
اگه درها بسته شد به روم پس منم از دیوار پریدم

MANSOUR 0251


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 22 فروردين 1386برچسب:تکست من میجنگم,متن شعر من میجنگم,یاس,یاس,20,منصور 0251,منصور0251, توسط مــنــصـــور 0251
پیاده میشم 
صورت خسته نگران و بی‌ آرامش و مریض

که قایم شده بود زیر آرایش غلیظ

زخمی از خاطرات تلخ دیروز

چشم می دوخت به خیابون سرد و بی‌ روح

با تحمل سنگینی‌ نگاه آدما

ادامه میداد او به راه ناتمام

و اولین بار برای آخرین راه

هه بهتره بگم که آخرین چاه

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:پیاده میشم,یاس,متن,اهنگ,رپ, توسط مــنــصـــور 0251

 

 

دلت دریاست
حتما الان با خودت میگی تو چی میدونی؟
 

 
از دردی که نداری واسه چی میخونی؟
 
 
میدونم و حق داری اینو بهم بگی ولی
 
عشق به هم زبون میتونه باشه دلیلش
 
 
 
تو حرفای دلت آه سینه سوزن
 
 
 
وقتی که تن تو سوراخ میشه زیر سوزن
 
 
 
منتظری که برسه روز سلامتی
 
 
حاضری اونو به 100 کیلو طلا ندی
 
تقصیر تو نیست که شدی بستری


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:دلت دریاست,یاس,تکست,متن,رپ, توسط مــنــصـــور 0251

شیخ حیله گر

چــــــــیست فــــرق آدمـــی بـــا جانــــور؟
تا کـــــه می نـــــازد به خــــــود از آن بـشر

آدمـــــی را گـــــر نبــــود ایـــــن امـــــــتیاز
بــــــود بــــیش از جانــــــور غـــرق نـــــیاز

هســــت ایــــن نیــــروی مـــمتاز بـــــــــشر
عقــــــل دور انــــــدیش و آینــــده نگـــــر
در شـــــگفتم مــــن چـــــرا ایــن بــرتری

گشــــته در او مایــــــه وحـــــشلیگــــری


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:شیخ حیله گر,یاس,دکتر میترا روحانی,کروبی, توسط مــنــصـــور 0251

 زهي عشق

زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا
چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا
زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا
چه نقض است و چه خوب است و چه زيباست خدايا

چه گرميم چه گرميم از اين عشق چون خورشيد
چه پنهان و چه برهان و چه پيداست خدايا
فتاديم فتاديم بدان سان که نخيزيم
ندانيم ندانيم که چه غوغاست خدايا
زهي عشق زهي عشق که ما راست خدايا


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:متن زهی عشق,سارا نایینی,یاس, توسط مــنــصـــور 0251

 از چـــــــــی بگم


میگی بازم کنار همدیگه واژه بچینیم؟

راجب چی؟ ........... باشه بشینیم

چشاتو باز کن،یه لحظه مال من باش

یه لحظه بیا توی حس و حال من باش

پس میکروفونو به دست من تو بده بگم

ازین زمونه و از دلی که تکه تکه ست

هر آهنگ منم مساویه ذکر یه درد

جز اینم ندارم یه فکر بهتر

از جومونگی بگم که شده سنبل رشادت

ایران براش شده مثل صندوق تجارت

پس هنرمند وطن الان کجاست؟ . . . نیست؟

اون تو زیر زمین میخونه چون که مجاز نیست

از چی بگم برات؟

انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد؟

به جز کاغذ سفید پاره؟ خوب آره رفیق

حرف توشه ولی با خودکار سفید

تو هم مثل منی،تو هم کم درد نداری

درد اصلیت اینه که تو همدرد نداری

من کسی نیستم با این زخما دردم بگیره

ولی این اشک ها رو کی میخواد گردن بگیره؟

از چی بگم خدا

از این بنده های خسته؟

از این همه درد تموم دنده هام شکسته

خنده هامو نبین،این خنده ها م یه چسبه رو لبم

این منم با یه رد پای خسته

از چی بگم؟

بگو از یه روح زخمی

که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی

از روزایی که خط خوردن توی تقویم

خبر میدن از یه اشتباه رو به تخریب

از چی بگم؟


از بچه های پایین شهر؟


که غذا واسه خوردن دارن ماهی یه شب؟

اون که تنها دلیل خوابش به عشق فرداست

تنها پاتوق عشق و حالش بهشت زهراست

یا که بگم از اون رفقای کاخ نشین

که هستند تو واردات کالای ساخت چین

تو به من بگو اینو من از چی بگم خب؟

ما گفتیم و تموم دردا ریشه کن شد؟

از چی بگم

شاید قصه دوست داری

مثل قصه ی اون همکلاسیان روستایی

اگه قصه تلخه گناه واقعیت

داستان نرگس و گلای باغ میهن

که نشستن با صد چرا و افسوس کاشکی

یه بخاری جای چراغ نفت سوز داشتیم

چراغ افتاد توی کلاس و گر گرفت

آتشی که پوست بچه ها رو مثل گرگ گرفت

یه طفل معصوم با داد و فریاد گفت

زود بدویین سمت در ، ولی درم قفل بود

چشام خشک شد،یکم بهم اشک بده،ایول

این بچه ها با کدوم دست مشق بنویسن؟

کودکی مرد،در راه کلاسی که

سوخت و منتظر یه جراح پلاستیکه

یاس نمیخواد ته قصه رو هرگز ببنده

چون بازم دلش ميخواد كه نرگس بخنده

از چی بگم؟ 

که صبح نشده غروب زد

توی قلب بچه های مدرسه ی درودزن

غصه نخور صدامو بشنو از توی خونت

من صداتو به گوش همه می رسونم

از چی بگم؟

از دلی که فقط اسمش دله

یه عمری که نصفش اشکه،نصفش گله


یا از  روح توی زندون که جسمش وله

آدم مجبوره که با شرایط وفقش بده

از چی بگم؟

بگو از یه روح زخمی

که باید یک تنه بره تو قلب کوه سختی

ولی قسم بخدا،قسم به روح تختی

که من بدون ترس میرم به سوی تقدیر

خیلی خشن  زندگی ولی حوصله کردم

تو فشن زندگی من یه مدل دردم

ولی دفتر گذشته هامو ذره ذره کردم و

اومدم جلو که پی درد سر بگردم

از چی بگم ؟ . . .

از چی بگم ؟ . . .

تقدیم به همه بچه های مدرسه شهید رحیمی روستای درودزن


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 25 آبان 1386برچسب:از چی بگم,یاس,اهنگ جدید یاس,رپ,مدرسه درودزن,متن,, توسط مــنــصـــور 0251

نیستی

* آمین *

نیستی‌ حالم خرابه
تو رو با یکی‌ دیگه دیدم
داغون شدم مردم
ولی‌ باز تو رو بخشیدم
 

نیستی‌ دلشوره دارم
میبینم تو رو تو چشماش
این تقدیر بی‌ رحمه با قلبم
عشق من برو نذار تنهاش
 

نیستی‌ حال من خرابه
نیستی‌ دستام سرد سرد
چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
 

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دست‌های تو قاتل منه
 

* یاس * 

رفتی‌ از این آغوش چه راحت
و باز منم تنها و خاموش چراغم
چه بی‌ اعتنا رفتی‌ هه
نفهمیدم حس من واست یه تفریحه
تو که میدونستی وجود تو ترک درداست
تو که میدونستی نبود تو مرگ فرداست
ولی‌ آروم آروم زیر بارون داغون
قدم میزنم و تو شادی با اون یارو
سرا پا گوش بودم وقتی‌ که تو داشتی حرفی‌
حالا که بهت نیاز دارم گذاشتی رفتی‌؟
باشه، منم میذارم رگ این گردن
که رفتم و دیگه پیشت برنمیگردم
ولی‌ روزی رو میبینم که یارت سیره
از تو با یکی‌ دیگه از کنارت میره
به هر دستی‌ که بدی میگیری از همون دست
این نفرین من نیست بازی زمونست
اون می‌خواد که دل تو با حرفهاش خواب شه
صبر کن بذار یه کمی‌ یخ هاش آب شه
وقتی‌ می‌فهمی چه کسی‌ پشت روبنده
که به احساست بزنه یه مشت کوبنده

 
* آمین *
نیستی‌ حال من خرابه
نیستی‌ دستام سرد سرد
چشمام تو رو با اون دید و دلم باور نکرد
 

نیستی‌ و هوای این گریه داره بغضم رو میشکنه
من مردم و دست‌های تو قاتل منه
 

* یاس * 

چقدر باهات حرف دارم و چقدر خرابم
کاش لاقل بودی میدادی یه خط جوابم
تو که هی‌ میگفتی‌ تا ته خط باهم هستی‌
چرا رفتی‌ و با درد دست و پاهام رو بستی؟
چرا؟ هاه؟ بخدا تا به من حرفی‌
نزنی‌ نمیرم تو چرا واقعا رفتی‌؟
لااقل یه چیزی بگو، بگو دوستت نداشتم
بگو از خدام بود که تو شب و روزت نباشم
یعنی‌ قصدت از اول این بود که با من نمونی؟
حرف بزن، تو که اینقدر نامرد نبودی
چی‌ میگم اون دیگه نیست پیشم
چشم، تو این امتحان هم بیست میشم
ولی‌ چرا از سنگه قلب‌ها در این شهر تاریک
اسیر کابوسم تو یلدا‌ترین شب تاریخ
کابوسی که نفس رو تو سینه حبس می‌کنه
و میبینم یکی‌ دیگه تنت رو لمس می‌کنه
داره تنم میلرزه
واسه ادامهٔ خوابم حتی قلم میترسه
ختم کلام رفتی‌ از این آغوش چه راحت
و باز منم تنها و خاموش چراغم


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

سرباز وطن

خودتو بده به دست تکستم
یه لحظه بگذر
از فکر و ذکر و مشغله
و برو به سمت حسم
سر تکون بده حالا با بیت اوزی
یکم برو تو حس و حال و فاز و ریتم موزیک
درد ورق قلم هدف همش ربط خاصی
دارم به اوج و رشد و پیشرفت رپ فارسی
من و تو باید تا ته تو صحنه وایستیم
میدونم اینو تو هم موافق با حرف یاسی
من میخوام تو مخ برم یه کمی هرج و مرج کنم
درد و رنج رپ من به سبک رپ ترجمش کنم
درس و مشق من نوشتن است از تو از خودم
پس بذار که رپ کنم از عمق درد مردمم
خوب
میدونی من مسر رو گفته های پیشم
دشمنای ما دلیل افت ما نمیشن
خفته های دیشب حالا بیدار ترینن
همه در ها قفل بود من از دیوار پریدم

اوزی
ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

یاس
رحمت به اون کسی که پشتمه تو بشمار
لعنت به اون کسی که دشمنته تو بشمار
رپ نردبون رشدمه تو چشمام
مقصد که توی مشتمه به اجبار
هستم تو شوک روز های قدیمو
ولی هنوزم میکنم شکر اوستای کریمو
هنوز کلمه ها رو مینویسم با صداقت چون
یه لحظه واستا بینم انگار صدا قطع شد
.....ozi what the f

مهم نیست بدون بیت میریم من و تو
ببین٬ تو وقتی پایه باشی واسه پای من
بیت زود خودشو میرسونه با صدای من
ما بچه های زیرزمینی
زجه ها رو میزنیم
حرف ما رو میشنوی
ما تک ستاره میشویم
تو سبک برتر من تخته کردم
در ها رو حتی سقف رو کندم

تا صدر جدول بشینم
بشینم کنارت
بچینم ستاره
من میدم ادامه
و اینم صدامه
که میرقصه با تو
قلم میلغزه تا صبح
آره این درس ما شد
پس تو این لحظه پاشو
واسه جنگ به دنبال حسّ و حال نگَرد
چونکه اونکه برد هیچ وقت استخاره نکرد
توی حال و سال خوبی مثل سال ۹۰
همه دستا میره بالا به افتخار وطن
اوزی
ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره

یاس
پشتکار من رشد کار من
تو پشتیبان من خوش به حال من
ما گشنه های حرف مرده کشته های رپ
با کلمه هایی گرونتر از بشکه های نفت
"ت" بده
تا ته تو تحریم و تحت تعقیب
"ب" بده
با بد ترین بلا ها باس بجنگیم
"میم" بده
ما مست و منگیم مثل مرگ مغزی
"ر" بده
قلم به دستیم قسم به نسلی
که پا به پاشون روز هایی که سوخت دادیم
از جنس همیم همدیگرو دوست داریم
عرقته به رنگ پرچمت به سرزمینت
که قرمزه سپید و سبزه منم از صمیم
قلبم هستم تا توی دنیا صدام بپیچه
یــــــــــــــاس

تو اوج درد همین جا ادامه میده
ایـــــــــــــران

مهم نیست به دست کی اداره میشه
آدم همیشه تو محدودیت ها ستاره میشه
اوزی
ببین دستم این قصه ها رو مینویسه میگه
با یه خودکار که عین تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
ولی به سمت پیشرفت سینه خیز میره
صدامو داری؟ یاس مینویسه میگه
هی با خودکاری تیغ تیزه اینه
که مینویسه دیگه از کینه ای که پیره
هی به سمت پیشرفت سینه خیز میره


ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

 درد ودل

مي دوني يک حرافايي هست که ممکنه ادم روش نشه بزنه
ولي اگه تو دلت بمونه يک عقده مي شه. بيا با هم دردل کنيم
اين قصه منه
 
زنگ مدرسه خورد همه کتاب و دفتر رو جمع کردند واسه ادامه رفتن
همه شاد از اينکه حالا برن خونه خوب چيزي نيست که اونا را برنجونه
ولي خونه واسه من بود طور ديگه ياس داستانش اگه بتونه مي گه
تو دلم به همکلاسيا گفتم خوش به حالت هميشه اساس ماها بوده پشت وانت
بايد الان بري تکاليف بنويسي بعد بشيني به تماشاي تلويزيون
بابا سر شام به بچش بنازه پس فردا تو سرحالي سر کلاس درس
ولي من نمي خوام که برم خونه واسه چي برم حالا که دلم خونه
وقتي که دردا منو دوره کردن مثل طناب دار پيچيدن به دور گردن

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

بــــذاریـــن بـکــشـمــــش


الو … الو …
الو
الو ، ساملیکم
خو چی شد پس اِ
بابا برسون دیگه این متاع رو لامصب
اینجا وایسادیم تو سرما
اِ
برسون بابا اینجا تاریکی پره ، نمیتونم واستم تابله اِ
الو گوشی یه دیقه
این کیه داره میاد اینوری
چی میگه … اِ … قاطی کرده … چیه ؟
… …

بیا اینجا میخوام بترکونمت … بیـــا





ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

بــــم


آه آه آه
شب جمعه هوا سرد
توی خونه ی کاهگلی همه جمع
زن و مرد و بچه و پیر و جوون
تشکارو بغل هم مامان چیده بود
برو بچه های مدرسه ای شاد شاد
که دیگه فردا رو بیدار نمیشن ز خواب
بابا بزرگ بچه ها داشت فکر میکرد
تسبیح توی دستش ذکر میکرد

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

 

هـــــانــــی
یه نگاه بنداز عزیزم ، می خوام بگم ، دوست دارم
خوب می دونی که بازم ، سر کارم
به من بگو عزیزم ، دو تا چشمـــاتو بیام چند بخرم ؟

نگو می ریم ما
اگه بخوای بگی منو دوست نداری
می میرم آخه دیوونه میشم
اگه بخوای منو تنهام بذاری




ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

بــی تـــو دیـــگــه نـــه اصــــلا

قایم نمیکنم ازت راضی
اینو بدون خوشم نمیاد من از بازی
خوب سر تا پای منو کن وراندازی
بشناس منو بدون منم یـــــاس
دستتو بده بدون منم با تو
تقسیم کن با من هدف هاتو

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

بـــابـــا


این برای من یه عادته
وقتی که چیزی رو دارم
تا وقتی که وجود داره
قدر اونو نمیدونم
همه ی خونواده ، جمع بودیم کنار هم
اوضاع همچین درست نبود
ولی واسه ش نخوردیم غم
با همه ی خوشبختی ، پشت یکی شده بود خم
کسی که توی مشکلات ، به ابروهاش نیاورد خم

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

صــلــح تــویـــی

حالا منم و ورقه ، روی ورقه قلمه
روی تنمه عرق ِ
توی سرمه کلمه
توی دلمه هدف ِ
بذار برم به طرف ِ
کسی که توی دنیا شده یه ملکه

بذار
بذار حالا دیگه بخونم از کسی که
هست دنیا واسه اون بدون مرز
کسی که سالها پیش داشته توان خاصی
به راستی توی زبان فارسی
حالا دیگه می‌دونن اینو مرد و زن‌ها
حتی خدایی که نداره المثنی

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

پــــــــــــــــدر


کسی چی می دونه از فردا
پس الان ، هدفونتو بردار
افکار ، اشعار ، بگم از دردام
الان
از خواب ، برپا
دریاب اشکام ، حرفام
سنگ صبورم آهنگ
من از درد درونم با غم خوانم
درد دلم با تو بشنو
چند جمله بگم با تو :


 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

دنــیــای بــــی رحــــــم

تو دل من خروارها حرف مونده
صدام هر بار با آهنگی خونده
حتما از من تو گله داری
که چرا تو آهنگات صد گله ، داری
حقیقت تلخه خواهر ، تو برادر من
دقیقا حقیقت گرفت سراسر من
کاش تو پیچش مو می دیدی ، من فقط مو رو
ولی جلوتو میبینی ، من فقط دور رو

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251

بـــه امـــیـــد ایـــــــران


واسه سه دیقه تو دلت را بده مارو
ما رو
تا من نشون بدم ایرانو رابطه ها رو
ها رو
اینا حرفای امروز و دیروزه برپا
ایران شده اسیر یه ویروس مرگبار
دیگه احتیاجی به حرفای سیاسی نداریم
دیگه به دشمنای خارجی نیازی نداریم
یه جنگ روانیـه حالا داخل ایرانـه
همه افتادیم به جون هم ، عاقل و دیوانه
با تنی خسته ، کوفته ، خشکیده ، میری

 



ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 2 تير 1390برچسب:, توسط مــنــصـــور 0251
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی :